دورنمایی از تمتعات بهشتی و نمایی از عالم وحدت در کلمات امام خمینی رحمهالله
به نام خدا
واعلم ان الوجود کلما کان ابسط و بالوحده اقرب کان اشتماله علی الکثرات اکثرو حیطته علی المتضادات اتم….سمعت من احد المشایخ من ارباب المعرفه رضوان الله علیه یقول ان فی الجنه شربه من الماء فیها کل اللذات من المسموعات بفنونها من انواع الموسیقی و الالحان المختلفه و من المبصرات باجمعها من اقسام لذات الاوجه الحسان و سایرها من الاشکال و الالوان و من سایر الحواس علی ذاک القیاس حتی الوقاعات و سایر الشهوات کل یمتاز عن الآخر و سمعت من احد اهل النظر رحمه الله تعالی یقول ان مقتضی تجسم الملکات و بروزها فی النشأه الآخره ان بعض الناس یحشر علی صور مختلفه فیکون خنزیرا و فأره و کلبا الی غیر ذلک فی آن واحد و معلوم ان ذلک لسعه الوعاء و قربها من عالم الوحده و التجرد و تنزههاعن تزاحم عالم الطبیعه و الهیولی. فحقیقه الوجود المجرده عن کافه التعلقات و عین الوحده و صرف النوریه لما کانت بسیطه الحقیقه و عین الوحده و صرف النوریه بلا شوب ظلمه العدم و کدوره النقص فهی کل الاشیاء و لیس بشیی منها.
[۱] اقول: و سمعت ایضاً من بعض الأجله من اهل العلم و المراقبه ان بعض الائمه، علیهم السلام، اعطاه فى المنام لقمه طعام فیها طعم کل الاطعمه و الاشربه. و انی اتیقن بصدق مقاله. و رأیت ایضاً فی عیون اخبار الرضا، علیه السلام، ما حاصله ان بعض الرواه سأل الرضا، علیه السلام، عن تناول آدم من الشجره المنهیه بأنا روینا فی ذلک مختلفاً، ففی بعضها الحنطه و فی بعضها غیر ذلک، قال(ع):
ان طعام الجنه فیها طعم کل الاطعمه
شرح دعای سحر، امام خمینی، ص۴۴
ترجمه:
[وجود هر چه بسیط تر، احاطه آن بر کثرات بیشتر است]
بدان، اى عزیز، که وجود هرچه بسیطتر و به وحدت نزدیکتر باشد شمولش بر کثرات بیشتر و احاطهاش بر امور متضاد کاملتر است. امورى که در عالم زمان متفرقاند در عالم دهر مجتمعاند و چیزهایى که در ظرف خارج با هم متضادند در ظرف ذهن با هم هماهنگ هستند. امورى که در نشئه اول متفاوتاند در نشئه آخرت با هم متفقاند و این به سبب وسیع بودن ظرفها و نزدیکى آنها به عالم وحدت و بساطت است. شنیدم یکى از ارباب معرفت، رضوان الله تعالى علیه، مىفرمود: «جرعهاى آب در بهشت شامل همه لذتها، اعم از شنیدنىها (انواع موسیقى و نغمههاى مختلف) و دیدنىها (لذتهاى حاصل از دیدار صورتهاى نیکو و دیگر شکلها و رنگها) است. سایر حواس هم بر همین قیاساند و لذتهاى هر یک به طور جداگانه و متمایز از دیگر حواس درک مىشوند. و این به سبب حکومت نشئه خیال و بروز سلطنت آن است» .
نیز شنیدم که یکى از اهل نظر، رحمه الله علیه، مىگفت: «مقتضاى تجسم ملکات و بروز آنها در نشئه آخرت آن است که برخى از مردم با صورتهاى متفاوت مبعوث شوند و در آن واحد به شکل خوک و موش و سگ و دیگر شکلها در بیایند». روشن است که سبب این امر وسعت ظرف و نزدیکى آن به عالم وحدت و تجرد و بر کنارى آن از تزاحم عالم طبیعت و هیولاست.
پس، حقیقت وجود که مجرد از جمیع تعلقات… است از تعلق خلق و تجرد امر نیز منزه است، زیرا بسیط الحقیقه و عین وحدت و نور بدون آمیختگى با ظلمت عدم و کدورت نقص است. پس، همه اشیاء است در عین حال که هیچ یک از آنها نیست.
از یکى از بزرگان اهل علم و مراقبه شنیدم که یکى از ائمه، علیهم السلام، در خواب به او لقمهاى غذا داده بودند که مزه همه غذاها و نوشیدنىها را با خود داشته. و من به صدق گفتار ایشان یقین دارم. همچنین در کتاب عیون اخبار الرضا روایتى دیدم که خلاصه آن این بود که بعض اصحاب امام رضا( ع) از نوع درخت ممنوعى که حضرت آدم از آن تناول کرده بود پرسیدند که آیا آن خوردنى گندم بود یا غیر آن. حضرت پاسخ داده بودند که طعم تمامى غذاها در غذاى بهشتى نهفته است.
امام خمینى(ره)/سید احمد فهرى، ترجمه و شرح دعاى سحر، ص ۳۰، ۱جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره) – تهران، چاپ: دوم، ۱۳۸۸.
ضعف قوه تصویریه
در اثر ضعف قوه تصویریه نمی توانیم عذاب ها و ابتلاءات جهنم را تصویر کنیم و مفاد آیات و روایات مربوطه را در یابیم نظیر آن که فردی نمی تواند نتیجه و پی آمد دعوا و درگیر شدن با یک انسان بسیار قوی تر از خود را تصور کند و بی باکانه و متهورانه اقدام می کند و آسیب فراوانی می بیند و ضرر و زیان زیادی را متحمل می شود که اگر قبل از اقدام، تصوری ازآن داشت رفتار دیگری می کرد. احتمالات بسیار ضعیف بعضی از ماها در مورد اتفاقات بعد از مرگ، باعث تجری بر گناه می شود و گرنه عقلایی نیست که با احتمال بالا مثلا ۵۰ و حتی۲۰ در صد سوختن در آتشی سوزان مثل تنور نانوایی و… باز هم اقدام کند. به خصوص که مثلا راه امن و وسیله پیشگیری راحت و آسانی هم در کنار و اختیار انسان باشد.
در روانشناسی دارند که ضعف قوه تصویریه، نباید با شجاعت اقدام و ارتکاب بعضی کارها اشتباه شود. (متاسفانه منبع را یاد داشت نکرده بودم)
این که قرآن فرموده:
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. ۴۵ ۴۶ – بقره
خاشعین کسانی اند که گمان دارند خدا و آخرت هست و مفسران گفته اند این ظن به معنای علم است شاید به همین جهت باشد که اگر انسان صدق و درستی عالم غیب را احتمال بالا هم بدهد، خاشع می شود تا چه رسد به علم و احتمال صد در صد که معصوم یا تالی تلومعصوم می شود.
مگر این که قابلیت و شایستگی هدایت را از دست داده باشد که در آن صورت با وجود یقین به حقایق عالم غیب، باز هم راه انکار و کفر و مخالفت را در پیش می گیرد:
وَجَحَدوا بِها وَاستَیقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلمًا وَعُلُوًّا فَانظُر کَیفَ کانَ عاقِبَهُ المُفسِدینَ
وآن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود. سوره نمل آیه ۱۴