اخلاق کاربردی

اخلاق کاربردی

بسم الله الرحمن الرحیم


اخلاق کاربردی عبارت است از تعیین عملکرد ما در موارد ومصادیق احکام اخلاقی ودر نظر گرفتن زوایا، جوانب وابعاد مختلف ومتفاوت آن وپیدا کردن راه حل برای صورتهای تزاحم و پی آمدها وعوارضی که احیانا پیش می آید

بر خلاف علم اخلاق  که تعیین و فهرست نمودن فضیلتها ورذیلتهای اخلاقی وراه اکتساب یا اجتناب از آنهاست و بر خلاف فلسفه اخلاق که تعیین مبانی و پیش فرضهای علم اخلاق است  اخلاق کاربردی مساله محور است . می توان اخلاق کاربردی را به تحوی اخلاق اجتهادی نام گذاری کرد یعنی چنان که در فقه با طرح یک مساله تمام جوانب واطراف آن دیده می شود وبا یک نگاه جامع بررسی می گردد وتزاحمهای احتمالی رفع ورجوع می شود نظیر کاری که آقای ترکاشوند راجع به حجاب شرعی در عصر پیامبر ص درکتابی به همین نام ونیز کتابی که راجع به سنگسار  ونفی آن نوشته می بینیم،  دراخلاق کاربردی نیز چنین اتفاقی می افتد درمساله خاصی نظیر دستکاری ژنتیکی  وشبیه سازی،  بانک اسپرم  ، باروری مصنوعی، سود بانکی ، موسیقی ورقص ، دوستی دختر وپسر   و آثار مثبت ومنفی آن، اخلاق سیاست ، اخلاق انتخاباتی واخلاق شهروندی. که اخیرا کتابی با این عنوان منتشر شده ، اخلاق جنسی واخلاق همسر داری و…

اخلاق کاربردی ماهیتی میان رشته ای دارد  بین پزشکی ، حقوق وفقه، فلسفه، واندیشمندان سایر حوزه ها

می توان چنین گفت که اخلاق کاربردی خود را متکفل حل تزاحمات اخلاقی و همچنین پاسخ‌گویی به مسائل نوپدید اخلاقی می‌ داند

 


در تعارض فرهنگ ها و فرو ریختن  مرزهای فرهنگی و اخلاقی، مصادیق اخلاق اعم از فضیلت ورذیلت ، توضیح ومرز بندی خاص وجداگانه می طلبد ونمی توان مانند   گذشته به ذکر کلیات اکتفا نمود

مثلا عجب و خود بینی  ازرذایل است  وخوب است انسان خود رانبیند وچیزی نداند و ذلت نفس داشته باشد و دیگران را از خود بالاتر ببیند ( داستان حضرت موسی ع که حتی اگر سگی گر ومریض را از خود پست تر می دید از مقام نبوت بر کنارمی شد )  در مقابل مساله عزت و کرامت نفسانی وسخن روانشناسان که راه درمان افسردگی ها،  اعتماد به نفس  وارزش قایل شدن وبودن برای خود وکوچک شمردن ضعفهای خود وبخشیدن خود  وامثال ذلک است . ابعاد مختلف و زوایای گوناگون آن  دیده شود  ومحاسبه گردد

چنین دقت وبررسی خاص، می شود اخلاق کار بردی

نیز مساله  تربیت فرزند که خواجه. در اخلاق ناصری  ص۲۲۵  آورده : … ونبیذ وشرابهای مسکر به هیچ وجه ندهند تا به سن شباب نرسد  چه به نفس وبدن او مضر بود و بر غضب وتهور و سرعت اقدام  و وقاحت وطیش  باعث گرداند  واو را به مجالس شراب خوارگان حاضر نکنند  مگر که اهل مجلس افاضل وادبا باشند و از مجالست ایشان  او را منفعتی حاصل آید .

اصولا مقالت دوم کتاب اخلاق از صفحه ۲۹۳ به بعد دیده وخوانده شود به ویژه فصل چهارم آن که سیاست وتدبیر اولاد  است  وبخصوص آداب سخن گفتن آداب طعام خوردن. آداب شراب خوردن  آن  که شاید  ارتباط قوی تری با اخلاق کاربردی د اشته باشد

 


اصولا در باب افعال اخلاقی. دو معرفت  لازم است

۱- تشخیص نیک از بد

تحصیل این معرفت چندان زحمتی ندارد زیرا خداوند به انسان الهام نموده ( ونفس و ما سواها فالهمهافجورهاوتقواها (شمس آیات ۷ و۸ )

(بل الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره. (قیامت آیات ۱۴ و۱۵ )

۲- تشخیص اهم از مهم  وخوب تر از خوب.  گاهی عملی از منظر اخلاقی به خوب وخوب تر یابد وبد تر منتهی می شود وبرای تشخیص آن معرفت دیگری می خواهد  تا از این تزاحم رهایی یابد. نیروی عقل از درون و دلیل نقل از بیرون  عهده دار داوری اند  انتخاب اگر به امضای عقل ونقل برسد ستودنی است   ومنتهی به بهشت می شود

عن علی علیه السلام: لیس العاقل من یعرف الخیر من الشر و لکن العاقل من یعرف خیر الشرین (بحار الانوار،جلد ۷۵، ص ۶ )

 

 

 

 

 

 

۰

نمونه هایی از تزاحم اخلاقی:  جاءت امراه عثمان بن مظعون الی النبی ص فقالت یا رسول الله ان عثمان یصوم النهار  ویقوم اللیل( کنایه از ترک آمیزش)   فخرج  رسول الله  مغضبا یحمل نعلیه حتی جاء  الی عثمان فوجده یصلی  فانصرف عثمان  حین رأی رسول الله  فقال ص له یاعثمان لم یرسلنی الله تعالی بالرهبانیه ولکن بعثنی بالحنیفیه السهله السمحه  اصوم واصلی و المس اهلی  فمن احب فطرتی فلیستّن بسنتّی  ومن سنتّی النکاح  ( الکافی ج۵ ص۴۹۴)

روایت و نمونه دوم

عن اسحق بن عمار قال دخلت علی ابی عبد الله ع( امام صادق ع) فنظرالیّ بوجه قاطب ( چهره گرفته )  فقلت ما الذی  غیرّک لی قال الذی غیرّک لاخوانک بلغنی یا اسحق انک. اقعدت ببابک بواّبا  یرد عنک فقراء الشیعه   فقلت جعلت فداک  انی خفت الشهره فقال افلا خفت البلیه وما علمت ان المومنین اذاالتقیا  فتصافحا انزل الله عز وجل   الرحمه علیهما  ( الکافی ج۲   ص۱۸۱و ۱۸۲ )

در هردومورد هر دو نفردنبال فعل اخلاقی برتر بودند  ولی در تشخیص خود خطا کردند  وبا هدایت معصوم  به شناخت. حق دست یافتند

مورد ونمونه سوم زکریا بن آدم از بزرگان قم است می گوید: دخلت علی الرضاع من اول الیل فی حدثان … ولم یزل یحدثنی. واحدثه  حتی طلع الفجر  ثم قام  صلی الله علیه وسلم   وصلی صلا ه الفجر    ( الاختصاص. ص۸۶ )

با این که ثواب نمازشب بسیار زیاد است.امام ع  در آن شب  گفتگوی معرفت آموز دینی با مهمان عزیزخودرا  مهم تر دید  و آن را ترجیح داد

 


درعرصه اخلاق پزشکی مسایلی از قبیل  میراندن از روی ترحم  وسقط جنین اهمیت ویژه ای دارد  این پرسشها مطرح اند. که. آیاما حق داریم  بر اساس خواسته بیمار. یا خانواده او.  یابدون در خواست آنان  برای  رهاندن بیمار دردمند  از رنج شدید  مرگ او راتسریع کنیم.  ایارهایی از خطر معلو لیت کودک پس از تولد می تواند دلیل موجهی برای سقط جنین باشد.

 


البته برای پاسخ به. این سوالها ابتدا باید به پرسش دیگری  پاسخ داد  که ازدیدگاه  اسلام  حق حیات از آن کی است  درپاسخ باید گفت. مالک حقیقی همگان خداست وهیچ کس درمقابل خدا. مالک حیات خود یا دیگران. نیست (  انه هو امات واحیا ۴۴ نجم)

حتی خود شخص حق زوال حیات خود راندارد: ولا تقتلو النفس التی حرم الله الا بالحق ( ۳۳  اسرا)

در مورد سقط جنین نیزهمین قاعده جاری است. البته در صورت تزاحم دو خطرحیات مادر  یا جنین باید معیار های ترجیح در مقام تزاحم لحاظ شود همچنان  که در نجات غریق  ومواردمشابه آن اگر میان.عالم واعلم  وعادل و اعدل، امام وغیرامام. و… تزاحمی باشد  به معیارترجیح عمل می شود وبا نبودن معیار ترجیح، ناجی، در نجات هر یک از دوغریق مختار است .

 


برگرفته. از کتاب. مفاتیح الحیات  ا ز آیه الله. جوادی  آملی ص ۳۳۹ به بعد مرکز نشر اسراء ۱۳۹۱  .

مورد ونمونه دیگر تقسیم بندی اخلاق توسط صاحب المیزان است

علامه  در المیزان ج۱ ص۳۷۶  بحثی نو و ابتکاری در تقسیم بندی اخلاق دارد  واخلاق را سه قسم می داند  ۱- اخلاق حکما  که تکیه بر منافع ومضار ظاهری ودنیوی دارد نیکی  کن تا نیکی ببینی  احسان کن تا به تو احسان کنند  رحم کن تا به تو رحم کنند و …

۲- اخلاق پیامبران که فراتر از نفع وضرر دنیایی عمل می کنند فراتر از این عالم را قبول دارند وبهشت و جهنم را پذیرفته اند و به طمع بهشت و پرهیز از دوزخ عمل می کنند

۳- اخلاق ویژه قرآن که  با تکیه بر دو آیه ان العزه لله جمیعا (یونس ۶۵۹ ) و ان القوه لله جمیعا (بقره ۱۶۵)  وتکیه بر این نگاه به هستی شیوه رفع رذایل را دنبال می کند نه دفع را یعنی نمی گذارد رذایل در جان انسان وارد شود تا نیاز به دفع داشته باشد و حقیقتا می رسد به جایی که وما رأیت شییأ الا ورأیت الله قبله ومعه وبعده  وهیچ انگیزه ای در زندگی وگفتار ورفتارش ندارد جز کسب رضای حق و قرب به خدا  بهشت وجهنم نیز برایش مطرح نیست وخدا را حبا می پرستد نه طمعا ویا خوفا

جناب عشق را درگه بسی بالا تر از عقل است

کسی ان استان بوسد که جان در آستین دارد

علامه در مورد این اخلاق قرآنی چنین آورده:  … وهذا المسلک الثالث یرتفع فیه موضوع الفضیله والرذیله ویتبدل فیه الغایه والغرض  اعنی الفضیله الانسانیه الی غرض واحد وهو وجه الله  وربما اختلف نظر هذا المسلک مع غیره  فصار ما هو معدود فی غیره فضیله رذیله فیه و بالعکس  ( المیزان، ج۱، ص۳۷۶ )

این محبت و عشق گاهی انسان را به کارها واموری وا می دارد که عقل اجتماعی آن را نمی پسندد  همان عقلی که ملاک اخلاق اجتماعی است  یعنی چه بسا مورد قبول فهم عادی وعرفی که اساس تکالیف عمومی دینی است نیز نباشد  چرا که عقل برای خود احکامی دارد و عشق هم احکامی

… فللعقل احکام وللحب احکام  (همان)

 


موردی دیگر در مورد نماز بی اثر از رسول خداص  روایتی بدین صورت نقل شده : من لم تنهه صلاته عن الفحشاء والمنکر لم یزدد من الله الا بعدا ( بحار، ج ۷۹، ص۹۸ ) و ( نهج الفصاحه ، حدیث ۲۸۲۲ )

چنان که یه همین مضمون راجع به علم بی عمل هم گفته شده : جاء رجل الی علی بن الحسین ع فسأله عن مساءل  فاجاب ثم عاد لیسأل عن مثلها فقال علی بن الحسین ع مکتوب فی الا نجیل  لا تطلبوا علم ما لا تعلمون  ولما تعملوا بما علمتم  فان العلم اذا لم یعمل به  لم یزددصاحبه الا کفرا ولم یزدد من الله الا بعدا  ( کافی ، ج۱، ص۴۴ )

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا